تعیین‌ تکلیف صنعت مد و پوشاک در فردای کرونا | بازگشت به دوران قبل از کرونا وهمی بیش نیست

به گزارش مادام ست به نقل از شرق، زود یا دیر، کرونا قدرت اثرگذاری وسیع خود را از دست خواهد داد و تمام صنوف و مشاغل پرخطر از جمله صنعت فشن (Fashion) و تمام زیرمجموعه‌های آن شامل صنعت زیبایی (Beauty)، آرایشگری (Beauty Salons)، مراقبت و بهداشت (Health Care) فعالیت خود را از سر خواهند گرفت. در تازه‌ترین اعلام، اصناف پرخطر که همچنان تعطیل می‌مانند شامل آرایشگاه‌های مردانه و زنانه، رستوران‌ها (به‌استثنای بیرون‌بر)، تالارهای پذیرایی و سالن‌های مراسم، مراکز بازی، تفریحی، گیم‌نت‌ها، قهوه‌خانه‌ها، چایخانه‌ها و تریاها، اماکن اقامتی، هتل‌ها، استخر، سونا و ماساژ، باشگاه‌های بدن‌سازی و ورزشی، سینماها و کنسرت‌هاست؛ یعنی درواقع تمام مشاغلی که به نوعی با سبک زندگی (Life Style) انسان‌ها در ارتباط هستند و ارتباط تنگاتنگی میان بهداشت روان و بهداشت جسم و این مشاغل وجود دارد. کرونا تمام ابعاد سبک زندگی را در سیطره خود گرفته است. 

تأمین زنجیره خوراک، پوشاک و مسکن به‌عنوان سه کالای استراتژیک، در شرایط شبه‌جنگی شیوع کرونا، تمام معادلات اقتصادی را به‌هم‌ریخت. صنعت پوشاک با خانه‌نشینی اجباری تمام ساکنان زمین، از مفهوم لوکس فاصله گرفت و بیش از ۶۰ درصد فعالان این صنعت پول‌ساز، کارزارهای مربوط به فعالیت‌های خود را متوقف کردند و خطوط تولید خود را در سکوتی آزاردهنده رها کردند. ۴۰ درصد باقی‌مانده با تغییر کاربری و تولید البسه بیمارستانی کوشیدند علاوه‌بر درامان‌ماندن از ورشکستگی احتمالی، یار خاطری باشند برای سربازان حاضر در خط مقدم بهداشت و سلامت که در مواجهه با این ویروس، مشغول مبارزه و جنگ تن‌به‌تن هستند و با کمبود البسه بیمارستانی و ماسک دست‌وپنجه نرم می‌کنند. 

کرونا خواهد رفت، اما تبعات آن، اگر اغراق نکنیم تا چندسال، دست‌کم تا دو سال ادامه خواهد داشت. صنعت مد و پوشاک، یک‌ونیم تا دو سال بسیار سخت و پرکار در پیش دارد تا بتواند زخم‌های کرونا را ترمیم کند و صنعت به خاموشی کشیده‌شده مد را همانند تمام صنایع و صنوف دیگر، دوباره بازسازی و فعال کند. در این گزارش دوران پساکرونا را متصور هستیم و می‌خواهیم بدانیم برنامه دولت و صنعت برای مرمت این پیکره رنجور و آسیب‌دیده چیست؟ چه برنامه‌هایی برای احیا و بازسازی این جسم رنجور دارند؟

  • بازگشت به شرایط پیشاکرونا ممکن نیست 

با ابعاد وسیعی که این بیماری به‌جای گذاشته، هرگز شرایط جهان همانند پیش از شیوع نخواهد شد. اندیشیدن به بازگشت به دوران قبل از کرونا، وهمی بیش نیست. سعید خزائی، آینده‌پژوه می‌گوید: «اندیشیدن به دوران پساکرونا و اینکه چه تفاوتی با دوران پیشاکرونا خواهد داشت، به خوش‌بینی‌ها و البته توهماتی دامن زده است. این توهم از یک‌سو برایند روندهایی بود که پیش از شیوع کرونا حاکم بودند و از سوی دیگر محصول آن چیزی است که در ظاهر و از زمان شروع این ویروس بروز کرده است. از سویی حاصل نوعی استیصالِ تمام‌عیار جوامع است؛ استیصالی محصول ناامنی اقتصادی و روانی که زندگی بخش بزرگی از مردم در جوامع مختلف را تهدید می‌کند. نرخ‌ بیکاری بالا، بی‌پاسخ‌ماندن بسیاری از نیازهای اساسی، نابرابری فزاینده و بحران در سازوکارهای انتخاباتی دموکراتیک، جوامع معاصر را با بحران‌هایی جدی روبه‌رو کرده‌ است. کار به جایی رسیده بود که این اواخر، مردم تصور می‌کردند و حتی تصور می‌کنند که وضعیت دیگر بدتر از این نمی‌شود. این خیال که بالاخره از یک جایی که احتمالا اینجا و اکنون است، سیاست‌مداران، اهالی قدرت به کمک ما می‌آیند و نمی‌گذارند وضع بدتر از این شود. شاید این کمک ناشی از احساس خطر باشد. به‌هرحال این خیال پرورانده می‌شد که ما در بدترینِ وضعیت‌ها هستیم و ناچار تغییری خوشایند حاصل می‌شود.

مقوله دیگر به خود وضعیت کرونایی ارجاع دارد. برخی در این روزها و ماه‌ها، حضور پررنگ‌تر دولت‌ها و اعلام نوعی «وضعیت فوق‌العاده» از جانب آنها را با احتمال تغییر در سیاست‌های نئولیبرالی همراه می‌دانند. گویی، پس از این در دوران پساکرونا، دولت‌ها، این‌بار به نمایندگی از مردم و در راستای منافع عموم، پا به میدان می‌گذارند. سیاست‌های نئولیبرالی عقب می‌نشینند و از چیزهایی مثل آموزش، بهداشت و مسکن کالازدایی می‌شود. خوش‌بینی‌ها، از فردایی متفاوت و البته بهتر سخن به میان می‌آوردند. در واقعیت اما، هیچ شاهدی برای تصدیق این خوش‌بینی‌ها وجود ندارد.

گرچه ما به دنبال تعبیر شانتال موفه در «لحظه پوپولیستی» هستیم. آن معنای مرسوم و سراسر منفی از پوپولیسم را فراموش کنید. لحظه پوپولیستی لحظه‌ای است که گفتار مسلط، خود بحرانی می‌شود. سال‌های ابتدایی دهه ۱۹۷۰ لحظه‌ای پوپولیستی بود. دولت رفاهِ پس از جنگ جهانی دوم در بحران بود؛ دولت رفاهی که برای نزدیک به سه دهه، تلفیقی بین نیروی کار و سرمایه ایجاد کرده و مبتنی‌بر تأمین حداقل‌های زندگی بود. از تورم و رکود آن دوره سخن می‌گویند برخلاف روایت غالب، بدیل آن وضعیت، تنها نئولیبرالیسم نبود».

  • نقش استراتژی‌های عادلانه

اما ورای تحریم‌ها و اثرات ۴۰ ساله آن، آنچه صنعت پوشاک و نساجی کشور را بیش از پیش و پیش از حضور شوم کرونا، آسیب‌پذیر کرده و حال با آمدن کرونا، این آسیب‌پذیری، بیش از پیش دهن‌کجی می‌کند، نبود سیاست‌ها و استراتژی‌های عادلانه در توزیع منابع و تأمین مالی تمام ابعاد صنوف و عدم نگرش عادلانه و منصفانه به بنگاه‌های خرد در صنعت پوشاک بوده است.

خزائی می‌گوید: «دیوید هاروی نشان می‌دهد که اتفاقا گفتارهای برابری‌خواهانه حضور پررنگی داشتند. اما در لحظه پوپولیستی، نئولیبرالیسمِ تاچری ریگانی پیروز بازی شد؛ یک پیروزی تمام‌عیار که گویا پایان تاریخ بود. آنها برای چند دهه، فراتر از ملاحظات مالی و سرمایه‌پرورانه، ذهنیت اقتصادی اجتماعی را در غرب تغییر دادند. وقتی از مارگارت تاچر پرسیدند که مهم‌ترین دستاورد خود را چه می‌داند، با نخوت اعلام کرد که «حالا دشمنانمان مثل ما فکر می‌کنند» و آن دشمنان خیالی تونی بلر بود و حزب کارگر انگلستان که این سال‌ها بی‌خاصیت‌تر از هر زمانی شده بود.
نئولیبرالیسم، به مثابه گفتار غالب در این چند دهه، پس از ورشکستگی سال ۲۰۰۸ و اتفاقات اخیر در وضعیتی بحرانی است. کرونا نشان داد که نظام بهداشتیِ مبتنی‌بر بازار آزاد و مقررات‌زدایی‌شده چقدر ناتوان و ناکارآمد (این واژه موردعلاقه خود آنها) است و عملا تنها نظام بهداشتی اغنیاست. اما وجود و به‌رسمیت‌شناسی این بحران به منزله این نیست که حتما بدیلی برابری‌خواه و عادلانه‌تر جایگزین خواهد شد».

به راستی آیا دولت با بازنگری در سیاست‌های اجرائی و حمایتی خود می‌تواند بر میزان تاب‌آوری صنعت پوشاک، اثر فزاینده داشته و رشد آینده این صنعت را که به کسادی کشیده شده، تضمین کند؟ 
خزائی معتقد است: «ورود بیشتر دولت هرگز به معنای عدالت بیشتر، توزیع عادلانه‌تر و زندگی‌های بهتر نیست. دولت در سال ۲۰۰۸، مانند کارگزارِ باوفای سرمایه به میان آمد و با تزریق میلیاردها دلار پول مؤسسات مالی را نجات داد. شاید حالا پس از کرونا، باز هم وارد شود و این‌بار ضررهای آنها را به شکل دیگری جبران کند، با فشار بیشتر بر مردم. این توهمات و خوش‌بینی‌های امروز، خطرناکند و نسبتی با آنچه در جریان است، ندارند. ما بیشتر از هر زمانی به «بدبینی فکر و خوش‌بینی اراده» نیازمندیم».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *